بالاخره شهرام صولتی ولی ...

بالاخره ملاقات حاصل شد ولی خیلی سریع. نه در لس آنجلس ( ۵ ماه پیش ) اونطور که قرار بود بلکه در آنتالیا ساعت ۹ شب! شهرام صولتی صولتی از خواننده های پیشکسوت پاپ ایرانه که کارش رو پیش از خواهرش "شهره" شروع کرد و آلبومهای موفق زیادی بیرون داد، مثل آلبوم "توبه" ، "وسوسه " و "سرنوشت". بعد از آلبوم "حالیته" که پر فروشترین آلبوم ایرانیه سال گذشته شناخته شده بود، شهرام روحیه تازه ای پیدا کرده ، حتی چهره ای تازه! درحالی که تا چهار ماه دیگه آلبوم بعدیش بیرون میاد مشغول کنسرتهای دور دنیا هم هست، از جمله کنسرت امسال تابستان آنتالیاش. یکی از شبهائی که هتل خواننده ها شلوغ بود، منتظر شهرام، سر یک میز نشستم. همون میزی که خیلی از قراردادها ی کنسرت امضا شد. ( به مقاله کنسرت گزارهای آنتالیا در همین هفته نگاه کنید ) بعد از ۱۵ دقیقه ای شهرام صولتی با لباسی راحت ولی شیک و امروزی بهمراه تعداد زیادی از دوستان و طرفدارانش از آسانسور بیرون آمد. خلاصه در یک گفتگوی سریع که بیشتر از ۱۵ دقیقه طول نکشید ( آخه همه اطرافیاش اشاره می کردن که بریم! ) یکسری از سوالات طرفدارانش رو پرسیدم و یک گریزی هم به آلبومش " حالیته " زدم. آقای صولتی درود می گم. بهزاد جان منهم به شما سلام می کنم و از شنونده ها معذرت می خوام که نتونستیم همدیگر رو در لس آنجلس ملاقات کنیم و قرار ملاقاتمون به اینجا افتاد. با اینکه اونموقع تازه آلبوم حالیته بیرون آمده بود ولی من ضبط آلبوم جدیدم رو شروع کرده بودم و خیلی مشغول بودم. به این زودی به فکر آلبوم جدید افتادین؟! بله ، اتفاقا موقعی که آلبوم جمعه شبها رو بیرون دادم همزمانش داشتم آلبوم حالیته رو ضبط می کردم و حالا هم همین اتفاق داره می افته. آلبوم جدیدم که هنوز اسمی براش اتنخاب نکردم تا چهار ماه دیگه بیرون می یاد. و این آلبوم با چهره جدید من معرفی خواهد شد با ویدیوهای جالب. خودم روی این کار جدید خیلی حساب می کنم. در این لحظه که فقط چند دقیق از حرفمون گذشته بود، همراهان شهرام دیگه بلند شدن و روبروی ما ایستادن که یعنی "شهرام جان پاشو دیر شد!" من از اون لحظه دیگه فهمیدم که باید فکر یک مصاحبه دیگه باشم! ولی روحیه رو حفظ کردم و در حالی که به یکی از همراهان دوربین دادم که از ما عکس بگیره ادامه دادم. آلبوم حالیته خیلی موفق بود، جوری که شنونده های جدیدی پیدا کردین. یکی از شنونده های نوجوون ما فکر کرده که شما بعد از ده سال تازه یک کار بیرون دادین! نه اینکه درست نیست ولی دو سال روی آلبوم زحمت کشیدم. بی خوابی های بسیار و ریزه کاری های بسیاری روی آلبوم انجام شد. و خوشبختانخ پاداشش هم این استقبال بزرگ مردم بود. خیلی از آهنگها بین مردم گل کرد. از جمله حالیته ، احساس ( کار رضا صادقی )، سلام و خودم هم آهنگ بسه بسه رو خیلی دوست دارم. حالا بریم سراغ چند تا سوالی که شنوند ه ها دوست دارن از شما بپرسن. ( دوربین رو پس گرفتم و از اخم همراهان آقای صولتی دیگه بتدریج ترسیدم ) ساناز از کرمانشاه پرسیده " آیا خبر ازدواج شما صحت داره ؟" من اخیراً ازدواج نکردم ولی از ازدواج اولم دو تا پسر دارم و در حال حاضر مجرد هستم. ولی باید افشا کنم که بزودی قصد ازدواج دارم. ولی اینکه ایشون چه کسیه، محفوظ بمونه. پرسیدن که شایعه هست همسر قبلی شما دختر خانم جمیله بوده، این درسته؟ بله با ایشون به مدت یک سال زندگی کردم و به دلایلی مختلف که مخصوص زندگی خواننده هاست مثل مسافرت و ضبط استودیو و کنسرتها و غیره نتونستیم به زندگیمون ادامه بدیم! کنسرت آنتالیا باید کنسرت خاطره انگیزی برای شما باشه. آیا اولین باریه هست که اینجا میاین؟ بله. اولین باره که اینجا اومدم. قبل از اینجا در لس آنجلس یک کنسرت بزرگ داشتم. ایرانی های اینجا ( آنتالیا ) چطورن؟ اینجا مثل دوبی برام میمونه. ایرانی ها رو که می بینم، بوی ایران رو میدن. بوی ایرانی که بیست و چند ساله ندیدم و دلم براش خیلی تنگ شده. به امید خدا روزی بشه که ما بتونیم به ایران بریم و در ایران با مردم هم صدا بشیم. از ایران گفتین، من یادم میاد شما اولین بار در یک برنامه به اسم "میخک نقره ای" ( شوی شادروان فریدون فرخزاد ) اومدین روی صحنه که فکر کنم شما با خانم شهره یک آهنگ دو صدایی خوندین. از اون روزهای اول برای ما یک مقداری تعریف کنین؟ من و شهره درسمون رو در هنرستان عالی موسیقی شروع کردیم. در ابتدا شهره فلوت میزد و من کلارینت. ساز دوم ما هم پیانو و ضرب بود. به خاطر اینکه پدرم هنرمند بود از هفت سالگی من و شهره آواز هم می خوندیم. خوانندگی رو اول من شروع کردم. بعد شهره اومد و من خودم رو یک مقداری کشیدم کنار. چون جوون بودم و سرم خیلی شلوغ بود! شلوغ چی؟ همین جوری ! به هر حال شهره بعد از من شروع کرد و الان هم خیلی موفقه. من برای همه هنرمندها آرزوی موفقیت می کنم. از شما پرسیدن که آیا شما بزرگتر هستین یا شهره؟ من ۱۱ ماه از شهره بزرگترم. یکی گفته سیبیل های شما رو خیلی دوست داشته، چرا سیبیل هاتون رو زدین؟ دیگه خسته شده بودم از سیبیل! ولی بعد از آلبوم جدیدم که به بازار بیاد مطمئن هستم که همه بدون سیبیل منو بیشتر بپسندن! اگه میشه برامون یک خاطره از کارهاتون تعریف کنید. من راستشو بگم هیچ وقت جک و خاطره یادم نمی مونه! راستی آقای صولتی، متولد کدوم شهر هستین؟ من متولد تهران هستم. ناحیه ۹ تهران و بچه سرچشمه. از همین جا هم به هم محلی های خودم سلام می کنم. پرسیدن بچه های شما چند ساله هستن؟ یکی شون شش ماهه، یکی دیگم یک ساله ( خنده بلند )

با دی جی علیگیتر در لندن

علی مواساط جزو معدود دی جی هایی است که در رشته موسیقی کلاسیک مدرک گرفته. علی معروف به علیگیتر (البته درستش الیگیتره ولی ما خودمون علی رو به گیتر وصل کردیم ) پسر خجالتی و ساکتیه. برخلاف دکلمه های خشنش که اوایل و اواسط آهنگهاش شنیده می شه خیلی آرومه و ساکت حرف می زنه. دی جی علیگیتر ( الیگیتر ) علی درکشورهای اروپای شمالی و روسیه و آسیای مرکزی که بیشتر به سبک ترنس و تکنو علاقه دارند، شهرت زیادی داره و مدتیه که در بین ایرانی ها هم شناخته شده. در یک سال گذشته بین ایرانی ها شناخته شده و در کنسرتش تو لندن می شد دید که هواداران جدیدی بین ایرانی ها پیدا کرده، مخصوصا که اونشب دیدم تیپ جدیدی از بچه های ایرانی که معمولا سرو کله شون بین ایرانی ها پیدا نمی شه، آمدن کنسرت. چند ساعت قبل از اینکه برنامه اش شروع بشه، پشت صحنه گیرش آوردم و این مصاحبه را باهاش انجام دادم. بهزاد: علی جان اصلا فکر نمی کردم که امشب اینجا ببینمت! چی شد که تصمیم گرفتی در کنسرتی با بقیه خوانندگان ایرانی شرکت کنی؟ دی جی علیگیتر: علتش اینه که اندی با من تماس گرفت و گفت که اگر کاری ندارم بیام امشب اینجا باهاش برنامه اجرا کنم. از این بابت خوشحالم ولی در عین حال نگران هم هستم، چون اولین باری هست که با خواننده های ایرانی برنامه اجرا می کنم. سلیقه ها و خواستهای هوادارها مختلفه. جالبه که داری کم کم وارد محیطهای ایرانی می شی، با آرش یک آهنگ ضبط کردی (موسیقی زبان منه)، نظرت در مورد کار در محیط ایرانی چیه؟ تلخی ها و شیرینی ها؟ ۱۰ سالی می شه که در محیط خارجی کار می کنم. ولی خداییش اون عشقی که ایرانی ها بهت می دن یک چیزه دیگه است. یک چیزی که ازش دور بودی؟ البته خارجی ها هم می پرن روی صحنه، می رقصن ولی ایرانی ها یک چیزه دیگه هستن. خیلی تحویلت می گیرن! اون انرژی که اونا به من می دن ، فکر کنم ده برابر اون چیزی باشه که من به اونا میدم. الان که وارد محیطهای ایرانی شدی، فکر می کنی که کارهای بیشتری به زبان فارسی انجام بدی؟ راستش را بخواهی نه! من همیشه دوست داشتم کاری که انجام می دهم جهانی باشه و جمع ایرانی خارج از کشور یک جمع کوچیکیه. در حالی که من دوست دارم مخاطبهام بیشتر باشه. شاید دوباره آهنگ فارسی کار کنم ولی مطمئن نیستم. اتفاقا من سمرقند که بودم، آهنگ دوای که به زبان روسی هست رو تو یک تاکسی شنیدم. بیشتر جاها تو رو می شناختن. حالا این آهنگ در آلبوم جدیدته؟ چرا فقط همین یک آهنگ را به زبان روسی انجام دادی؟ من روسیه خیلی کنسرت داشتم و هنوز هم دارم. یکی از این کنسرتها با یک دی. جی معروف روسی بود و وقتی دیدم که جمعیت براش چقدر هیجان نشون می ده، به خودم گفتم حتما باید باهاش یک آهنگ بسازم. با همدیگه یک آهنگ ساختیم که الان یکی از پرفرشترین آهنگهای روسیه هست. فکر کنم اگر در کشوری مثل تاجیکستان که به هر دو زیان فارسی و روسی حرف میزنن، برنامه اجرا کنی خیلی مورد استقبال قرار می گیره. ایا تصمیم داری که اونجاها کنسرت اجرا کنی؟ من که خیلی دلم می خواد، فقط باید مدیر برنامه هام هم بخواد! وقتی که داشتی وسایل کار را برای صحنه آماده می کردی، خیلی ساده بود: یک میکسر و دوتا دستگاه پخش سی.دی. بگو روی صحنه اصلا چه کار می کنی؟ سلیقه مردم هرکشوری یا هر دیسکویی فرق می کنه. بنابراین من ده دقیقه، بیست دقیقه اول کنسرت آهنگهای آزمایشی پخش می کنم. هاووس می زارم ترنس می زارم بعد زیر چشمی نگاه می کنم ببینم که واکنش مردم چیه. وقتی فهمیدم چه سبکی دوست دارن، وسط آهنگها میکسهای مخصوصی می کنم مثلا صدا رو تغییر می دم، سرعت رو کم و زیاد می کنم. خلاصه یک کاری می کنم که معلوم بشه که اجرا زنده است. دوست دارم یک مروری به آلبومهات بندازیم از آلبومهای قدیمیت و سالهاشون بگی؟ اسم آلبوم اولم "تصفیه حساب" (Payback Time) هست که در سال ۲۰۰۰ بیرون اومد، "صدای اسکاندیناوی" (The Sound of Scandinavia) آلبوم دومم بود که ۲ سال بعدش بیرون اومد و امسال هم آلبوم "موسیقی زبان منه" (Music Is My Language ). داستان آلبوم اولم "تصفیه حساب" اینه که زمانی که من آهنگ Whistle Song را ساختم، پیش هر شرکت موسیقی ای که رفتم آهنگ رو رد کردم ولی زمانی که این آهنگ پرفروشترین آهنگ دانمارک شد، به خودم گفتم حالا بهتون نشون می دم. اسم آلبوم رو گذاشتم "تصفیه حساب" و یک نسخه برای همه اون شرکتهایی که منو رد کرده بودن فرستادم! حالا پنج سال گذشته ، این پنج سال چطوری گذشت و چه اتفاقاتی برات افتاد؟ می تونم بگم دراین پنج سال اتفاقاتی برام افتاد که وفتی بچه بودم تو رویاهام می دیدم. خیلی جاها رفتم، ملیت های مختلف رو دیدم، بعضی وقتها هم خیلی سخت گذشت، هنوز گاهی هم سخت می گذره. ولی با وجود همه این سختی ها نمی خوام این موقعیتم رو با هیچ چیزی عوض کنم، چون دارم کاری را انجام می دم که از بچگی عاشقش بودم. الان تلافی اون روزهایی که در دوران دانشجوییت سختی کشیدی، پیتزا فروشی کار کردی و حتی ظاهرا ً اینقدر اتاقت کوچیک بوده که زیر میکسرت می خوابیدی. حالا کدوم آهنگ از آلبوم جدیدت هست که بیانگر این پنج سال تجربه است؟ یک آهنگ هست به اسم "نزدیک تو" (Close to You) که با آهنگهای دیگه ام فرق داره، کلاسیکه و خودم روش پیانو زدم و یک ارکستر ۲۷۰ نفره روسی هم با من همراهی می کنه. خیلی آهنگ لطیفیه و برای من یک بازگشت به دورانیه که موسیقی کلاسیک کار می کردم. شنیدم با ابی هم برای یکی از آلبومهاش همکاری می کنی؟ آره، چندتا کار براش فرستادم، که چند وقته دیگه میاد بیرون. کنسرت دی جی علیگیتر خیلی خوب برگزار شد مردم دیگه سالن رو گذاشته بودن رو سرشون. علی با چهار تا رقصنده دختر و یک مجلس گرم کن سیاهپوست (یعنی MC) روی صحنه آمد. یکساعتی برنامه اجرا کرد و وقتی با آهنگ روسی"دوای دوای" پرید روی صحنه، سالن ریخت به هم. خودش هم پشت مه غلیظی داشت با دستگاههاش آهنگ پخش می کرد. دی جی علیگیتر و اندی وقتی که از اندی خواست که بیاد روی صحنه و آهنگ " یا الله " رو باهاش اجرا کنه، جمعیت دیگه پرید روی صحنه و از شدت هیجان یکجور شورش موقت تو سالن برقرار شد. کلا ً این اولین اجرای علی تو لندن و اولین اجراش با یک جمع بزرگ ایرانی بود. علی : نمی دونم چطوری احساسم رو براتون بگم ولی خیلی به من خوش گذشت و تجربه تکی بود. تابحال اینهمه شور و حال از مردم ندیده بودم. مخصوصا ً از نوع ایرانیش که پریدن روی صحنه و بغلم کردنو تابحال این اتفاق نیافتاده بوده. امیدوارم بیشتر برای ایرانی ها کنسرت بدم. علی در این هفته تور روسیه و اروپای شرقی اش شروع می شه.