پشت صحنه کنسرت لندن با شهریار

شهریار با شهریار در پشت صحنه هستیم، شهریار جان خیس عرق هستی از بس که روی صحنه تحرک داشتی. لندن چطور بود؟ این آخرین کنسرتت بود؟ آره، این آخرین کنسرت تورم بود و خدا رو شکر همه چیز به خیر گذشت و خوب تموم شد. لندن هم به من خیلی خوش گذشت و عالی بود. پیراهنم هم جر خورد چون مردم بهم دست زدن! قبل از اینجا کجا کنسرت داشتی؟ قبل از اینجا فرانکفورت، کلن و آمستردام بودم. این اولین سری کنسرت های اروپا بود. الان بعد از این کنسرت ها آینده رو چطور می بینی؟ آینده بسیار مثبته. روی آلبوم بعدیم می خوام کار کنم و مقدمات کنسرت بعدی در اروپا رو فراهم کنیم. اتفاقا قبل از اینکه بری روی صحنه یه دختر خانمی با گل رز دوید و داد زد که تو رو از لای پرده دیده که داری میایی روی صحنه! خودت باورت میشه که بعد از دو آلبوم این همه طرفدار از کشورهای مختلف پیدا کنی؟ نه واقعاً! این انرژی که من روی صحنه دارم همه اش رو از مردم می گیرم چونکه اونها هم با من تمام آهنگها رو می خونند. وقتی آهنگ بارون، چشم انتظار و غریبه رو می خوندم مردم هم با من همصدایی می کردند و حتی به چشمم خورد که چند نفر مرد و زن داشتن گریه می کردن و فکر کنم که با اون آهنگها خاطره داشتن و برام خیلی جالب بود. شهریار جان در مورد آلبوم بعدیت هم یه توضیحی بده که آهنگهات و شعرهات چه تمی داره؟ و کی میاد بیرون؟ در آلبوم بعدیم، برای کسانی که آهنگ ستایش رو دوست دارن، کارهای مدل اون آهنگ زیاد هست. شعرها و ریتم در آلبوم بعدی خیلی قوی هستن و از همه جور سازی استفاده کردم. امیدوارم که جوونها مثل دو آلبوم قبلیم اونو بپسندن. به امید خدا تا چهار یا پنج ماه دیگه آلبوم جدیدم وارد بازار میشه. پس الان دیگه شب و روز داری روی موسیقی کار میکنی؟ آره، در حال حاضر دارم تمام انرژیم رو بر روی این کار میذارم. ملودی ها از خودمه ولی تنظیم ها کار کسی دیگه ایه. پس بعد از این کنسرتها بر میگردی لس آنجلس. راستی یکی از آهنگهایی که اجرا کردی آهنگ نیاز بود؟ آره. مردم این آهنگ رو خیلی دوست دارن. من معمولاً کنسرت رو با این آهنگ شروع و تموم می کنم. حالا پس شهریار با چه خاطره ای از لندن میری؟ با خاطره ای خیلی خوش و البته با پیراهنی خیس عرق و پاره! شهریار جان ممنون که با ما بودی.